اقتصاد هند، بخش چهارم - صادرات محور و صنعت گرا

در این بخش از ادامه مطلب اقتصاد هند به بررسی نحوه تغییر اقتصاد هند از مصرف گرایی به صادرات محوری و همچنین از کشاورزی به صنعتی می پردازم. منظور از صادرات محوری صرفا رشد صادرات و مثبت شدن تراز تجاری صادرات و واردات کشور نیست. بلکه منظور نحوه رویکرد دولت هند در حمایت از صادرات و سوق دادن تولید کننده به بازاریابی کالای خود در بازارهای بین المللی و حتی بازارسازی های استراتژیک دولت هند در حوزه های سیاسی و اقتصادی در سطح بین المللی است.

بخش صادرات در هند، فعال و پویا
صادرات هند - کیک آماری
صادرات هند در دهه اخیر از سال 2000 تا کنون رشد بسیار قابل توجهی داشته است. در حالیکه عمده محصولاتی که این رشد صادرات را تشکیل می دهند سنتی و قدیمی هستند (مانند صنایع دستی که هزاران سال قدمت دارند و یا بخش خدمات که آن هم بیش از 3 دهه عمر دارد) ولی این رشد در دهه اخیر شگرف بوده است. به همین دلیل من بر این عقیده هستم که این رشد مرهون نگرش دولت هند به اقتصاد کشورش و سنجش صحیح نیازهای بازارهای بین المللی و تشخیص درست رویکردهای بین المللی است.
رشد صادرات هند در سال 2007 رشدی بیست درصدی نسبت به سال گذشته اش را شاهد بود و این رقم با وجود بحران اقتصادی جهان در سال های بعد از آن کاهش پیدا نکرد و هنوز هم ادامه دارد. دولت هند روشی لیبرال در ارتباط با سایر دولت ها دارد و این سبب گردیده کشورهای مصرف کننده بازارهای خود را به روی کالاهای هندی باز نگاه دارند.
توجه کنید لیبرال بودن به صورت ژنتیکی در هندیها بوده است! اصولا هندی ها بنا به تجربه شخصی من آدمهای ماجراجو و به دنبال دردسر نیستند و محافظه کاری و کمی هم ترسو بودن باعث این شده که از دردسر دوری کنند.
عمده صادرات هند و این رشد نجومی آن در بخش های زیر خلاصه شده است:
  • الکترونیک، مخابرات ، کامپیوتر و انفورماتیک
  • داروسازی و مجصولات شیمیایی
  • مواد غذایی
  • منسوجات و لوازم خانگی
  • فلزات و آهن آلات
به تازگی به لیست بالا اقلامی مانند ساخت کارخانه های صنعتی و ماشین آلات سنگین نیز اضافه شده است که نشا می دهد دولت هند می خواهد بازارهای کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی را نیز امتحان نماید. اگر یک تاجر باشید و با افراد مختلف از کشورهای مختلف در ارتباط بوده باشید، قبول می کنید که هندی ها در مقایسه با ترک ها، ژاپنی ها یا کره ای ها انسان های گوشت تلخ تری هستند! یعنی سخت تر می توان با آنها ارتباط برقرار کرد و سخت تر اعتماد طرف مقابل را جلب می نمایند. به عقیده من مدیران هند به این مساله به خوبی واقفند و به همین دلیل در دانشگاه های هند رشدی چشمگیر در رشته هایی مانند روابط بین الملل و روابط عمومی شرکت ها در 10 سال گذشته ایجاد شده است (منبع سایت مپزآو ایندیا)
همینطور هندی ها بسیار تلاش کرده اند در قالب توافق نامه های دو طرفه و سرمایه گذاری مشترک در بازارهای بین المللی، به بازارسازی برای صنایع خود بپردازند و در واقع دولت به جای بخش خصوصی به چانه زنی و بازاریابی می پردازد. کاری که دولتهایی مانند آمریکا یا آلمان بسیار کمتر انجام می دهد و یا اصلا در برنامه ندارند.

صنعتی شدن پیش روی جامعه سنتی هند
در دهه های گذشته و حتی قرون گذشته، اقتصاد هند مدیون بخش کشاورزی آن بود. اگر انگلیسی ها به این کشور به علت منابع طبیعی آن دست یازی نمی کردند، و اگر کسانی مانند گاندی برای بیرون راندن خارجی ها قیام نمی کردند، شاید هنوز هندی ها داشتند کشاورزی می کردند، آن هم نه برای صادرات، بلکه هر کسی به اندازه خوراک خود!! این طبیعت مردمان این سرزمین است! ولی نه دیگر در هزاره سوم.
دولت هند برای صنعتی شدن از سال 1980 چند قدم اساسی برداشت:
  • اول اهمیت واقعی به بخش واقعا خصوصی
    در تمام کشورهای جهان سوم دولت ها ادعا دارند که به سوی خصوصی سازی حرکت می کنند ولی اغلب این تنها یک ادعاست. در هند این ادعا به واقعیت نزدیک تر بوده و بخشی از میان مردم به شکلی سالم رشد یافته و در جامعه ای که یکی از مثال های جهانی اختلاف شدید طبقاتی بوده است، اکنون شاهد تقسیم ثروت هستیم.
  • هدفمند کردن آموزه های آکادمیک و رشته های دانشگاهی
    نظام آموزشی هند در سال های اخیر تغییرات واقعا بنیادی نموده است. رشته های مدیریت، حقوق و نکنولوژی اطلاعات رشد چشمگیری داشته است و ارسال دانشجو به کشورهای اروپایی و آمریکا نیز افزایش داشته است.
  • مهار تورم و بالا بردن قدرت سرمایه گذاری خارجی
    تورم در کشور هند در سال های بعد از استقلال بیداد می نمود. ولی این مالیات پنهان با درایت اقتصاد دان های کشور هند کم رنگ و کم رنگ تر شد. همچنین ارزش پایین ولی با ثبات پول هند (روپیه) سبب گردیده است که سرمایه گذار خارجی به ایجاد کار در این کشور راغب گردد.
مشکلات بر سر راه صنعتی شدن هند
بزرگترین دشواری مسیر صنعتی شدن برای هند مردم سنتی و جامعه کم سواد هند است. اگر آمریکا و آلمان و ژاپن بزرگترین صادرکنندگان جهان امروزند به این دلیل است که صاحبان اصلی دانش هستند. مردم آلمان به طور متوسط دو برابر هندی ها تحصیلات دانشگاهی دارند.
مساله دوم نگرانی های ناشی از صنعتی شدن در جوامع سنتی و فقیر است. صنعتی شدن می تواند به شکل مضری بر کشاورزی و مهاجرت بی رویه به شهر های بزرگ منجر شود و این یعنی از دست رفتن تمام تلاش های قبلی دولت ها برای رشد بخش کشاورزی و همینطور متعاقب آن بالا رفتن نرخ بیکاری در اثر سرازیر شدن غیر هدفمند نیروی کار.
به این ها مسائلی جهانی مانند مشکلات اقلیمی و محیط زیست را نیز اضافه بنمایید.

Comments