اقتصاد هند - بخش اول: کشاورزی

کشاورزی در هند مانند تمام کشورهای دیگر قدیمی ترین صنعت بشریست. قدمتی در حدود 10 هزار سال. کشور هند به علت قرار گرفتن در موقعیت استواییش دچار تهدیدهای فراوانی در زمینه کشاورزیست و از طرفی طبیعیست برای کشوری که اکثریت فقیری دارد، کشاورزی شاهرگی برای مبارزه با بیکاری و فقر دارد. تئوریهای اقتصاد کشاورزی محور و یا توسعه های صنعتی با کشاورزی صنعتی در کشورهند بعد از استقلال از انگلستان آغاز شد. بحث من این است که آیا کشاورزی در رشد اقتصادی هند موثر بوده و خواهد بود؟ آیا برای تبدیل هند به یک غول اقتصادی در آینده، کشاورزی سهم بیشتری کسب خواهد کرد و یا هند با تبدیل به کشوری صنعتی تر، از هند کشاورز فاصله خواهد گرفت؟

آمار:
امروز هند دارای دومین حجم تولیدات کشاورزی در دنیا (بعد از چین و بالاتر از آمریکا) با ارزشی برابر 158.5 میلیارد دلار در سال است که تقریبا 12% درآمد ناخالص ملی اش را تشکیل می دهد. در مقایسه با سهم کشاورزی از اقتصاد کل دنیا که 4% است، پس هند یک کشور کشاورز است.
ولی اگر به تغییرات این آمار در طی سالهای گذشته نگاه کنید، شاهد افت 20 درصدی طی سالهای 2005 تا 2009 بوده ایم. به عقیده من دلیل عمده این افت توجه بیشتر و تمرکز دولت بر بخش خدمات بوده که به نوعی تبدیل به مزیت نسبی کشور هند در برابر رقیب آسیایی و همسایه اش چین شده است. همچنین کشش بازارهایی مانند امارات و کشورهای عربی برای کارهای متوسط و پایین و درآمد بالاتر این کارها در مقایسه با کشاورزی، می توانسته عواملی موثر برای این افت باشد. نشریه مپز آو ایندیا (Maps of India) در تحلیلی دلایل دیگری نیز برشمرده است مانند ضعف دولت در بازاریابی محصولات کشاورزی، بی سوادی و عدم توجه به دانش روز جهان.
به تصور من اگر کشور هند بخواهد مسیری که ظاهرا به عنوان  برنامه اقتصادی دنبال می کند (یعنی تمرکز بر گسترش خدمات و افزایش سهم خدمات از اقتصاد کشور) باید توجه دوباره ای به کشاورزی بنماید. سازمان ملل در نشست جهانی غذا (فائو) به اهمیت توسعه کشاورزی در کشورهای فقیر و در حال توسعه در مبارزه با فقر اشاره گسترده ای داشته و اعلام نمود در دهه آینده کمک های بانک جهانی با تمرکزی بر این مقوله شکل خواهد گرفت.

اما آیا واقعا برای پیشرفت اقتصادی لازم است کشاورزی را حفظ کنیم با توسعه دهیم؟ آیا نمی توان آن را با صنایع دیگر جایگزین کرد و درآمد بیشتری داشت؟ در بدترین حالت می توانیم وارد کننده محصولات کشاورزی باشیم و درآمد بیشتری داشته باشیم.
چند نکته وجود دارد که این تصمیم گیری را خطیر و مسیر را مبهم می نماید:
- دو سوم مردم هند در حال حاضر در بخش کشاورزی مشغول به کارند. پس می توان خیلی راحت نتیجه کرد که 66 درصدی که فقط 12 درصد از درآمد یک کشور فقیر را دارند، حتما فقیرترین قشر مردم آن کشور هستند! قطعا این عده کم سواد نیز هستند. پس اگر دولت به فرض بخواهد سهم کشاورزی را از اقتصاد کشور کم نماید، ابتدا باید سطح دانش را به شکل فزاینده ای در میان آنها بالا برده، و همزمان اشتغال زایی وسیعی در زمینه های دیگر صنعتی ایجاد نماید. 66% مردم هند یعنی حدود 800 میلیون نفر!!
- 75% مردم هند در روستاها زندگی می کنند. اگر به فرض بنا باشد کشاورزی نادیده گرفته شود، باید زیرساخت های شهری توسعه بیشتری یابند. برای کشوری مانند هند بدیهی است که چنین تصمیمی به کل غلط است.
- کشاورزی فقط تولید محصولات خوراکی نیست. بلکه ماشین آلات کشاورزی نیز در این صنعت می گنجند. کشور هند در راه صنعتی شدن می تواند از پتانسیل عظیم خود در این زمینه بهره برده و آن را به یک مزیت اقتصادی مبدل سازد.

پس در کل، فراموش کنید که هند بتواند کشاورزی را نادیده بگیرد! مسائل فرهنگی و شیوه زندگی را هم به این موارد اضافه نمایید.

رویکرد فعلی دولت هند به اعلام خودشان در نشست بانک جهانی، توسعه سرمایه گذاری در زمینه دانش کشاورزی، تهیه و مصرف بهینه آب، تربیت نیروی کار متخصص و ارایه زیرساخت های مناسب تر به کشاورزان است.
نتیجه گیری اینکه، بخش کشاورزی به گونه ای پاشنه آشیل دولت این کشور برای مبدل شدنش به اقتصادی در حد 5 قدرت برتر جهان است.

part one- Inida's booming economy: Agricultural achievements and approach 

Comments

  1. عالی بود مرسی. تعاونی های هند هم در بخش کشاورزی بسیار بسیار عالی عمل می کنند. پرینتش می کنم سر وقت با دقت می خونمش...

    ReplyDelete
  2. درود بر شما

    بزرگترین سایت اطلاعات کابینت آشپزخانه به زبان فارسی راه اندازی شد. پیشاپیش مقدمتان را خوش آمد می گوییم.

    گروه صنعتی هنر کابین

    www.honarcabin.com

    info@honarcabin.com

    ReplyDelete

Post a Comment