بازهم بحران اقتصادی اروپا

اروپا تمام توان خود را بسیج کرده که مشکلات اقتصادی خود را پایان دهد. همونطور که در پست های قبلی پیش بینی کردم، ارزش یورو در برابر دلار به 1.3 و سپس به 1.26 رسید (حتی به 1.2525 هر رسید و برای خود من هم بسیار گران تمام شد!) به هر صورت به نظر نمی رسه این آتش به این سادگی فروکش کند و من منتظر اتفاقات بیشتری هستم. مساله فقط نرخ برابری یورو و ارزهای دیگر نیست. مساله بدهی های دولت های اروپا، کسری بودجه و کاهش ارزش اوراق دولتی آنهاست.

اگر این بحران در یونان به پایان برسد (که بسیار بعید به نظر می رسد) اتحادیه می تواند شکوفایی اقتصادی آلمان را جشن گرفته و امید به رشد و بهبود سایر اعضای خود نیز داشته باشد. ولی اگر سرایت این بحران از یونان به کشورهایی مانند ایرلند، پرتقال و اسپانیا محرز شود، تمام این شکوفایی اقتصادی ژرمن ها در سایه ترس و ناامیدی بحران بلعیده خواهد شد. برای اینکه بفهمیم ادامه و سرایت این بحران به اسپانیا چه ابعادی خواهد داشت به گزارشی از مجله بیزنس اینسایدر اشاره می کنم.
به گزارش بیزنس اینسایدر، وام 120 بیلیون یورویی IMF به یونان برای کشورهای جهان بسیار پرهزینه بوده است.
سهم خانوارهای کشورهای مختلف از وام مصوب آی ام اف به یونان، به شرح زیر است که بر اساس سهم هر کدام از این کشورها از صندوق مالی بین الملل، و تراز درآمد ناخالص ملی و جمعیت آن کشورها محاسبه شده است:
هر خانوار آمریکایی 345 دلار
هر خانوار اسلواکی 618 دلار
هر خانوار اسلونی 687 دلار
هر خانوار پرتقالی 707 دلار
هر خانوار آلمانی 745 دلار
هر خانوار مالتایی 770 دلار
هر خانوار اسپانیایی 776 دلار
هر خانوار فنلاندی 776 دلار
هر خانوار قبرسی 790 دلار
هر خانوار ایتالیایی 803 دلار
هر خانوار فرانسوی 877 دلار
هر خانوار بلژیکی 845 دلار
هر خانوار اتریشی 861 دلار
هر خانوار هلندی 866 دلار
هر خانوار ایرلندی 1085 دلار
هر خانواده لوکزامبورگی 1675 دلار

حالا چرا اسپانیا مشکل بسیار بزرگتری برای اروپا می تواند باشد؟
اسپانیا با جمعیتی بالغ بر 40.5 میلیون نفر، یعنی 4 برابر کشور یونان و درآمد ناخالص ملی 1500 میلیارد یعنی 5 برابر کشور یونان است. بدهی دولت یونان که منجر به این بحران شده است 113% درآمد سالانه ملی کشور است یعنی حدود 300 میلیارد یورو. در حالیکه بدهی 50 درصدی اسپانیا 2.5 برابر یونان خواهد بود. حساب دو دوتا چهارتای من و اعداد بالا نشان می دهد که برزو چنین معضلی در اسپانیا چه ضربه ای می تواند به اروپا بزند. نرخ بیکاری در اسپانیا 20% و بیش از دو برابر یونان (با 9%) می باشد که نشان می دهد اگر اسپانیا بخواهد مانند یونان وارد مدل های ریاضتی اقتصادی و کاستن هزینه های خود بکند چه سیلی از بیکاران جویای کار از اسپانیا به آلمان، انگلستان و فرانسه جاری خواهد شد.

برگ برنده اسپانیا به عقیده من در این میان رابطه بسیار خوب این کشور با آمریکای لاتین است که همواره حیاط خلوتی برای دولت اسپانیا در روابط تجاری، صنعتی و سیاسی بوده است. راهکارهای آن را نمی شناسم ولی تجربه نشان داده است که آمریکای لاتینی ها به سرزمین مادری خود وفادارند.