اقتصاد و انتخابات

۴ سال گذشته هنگامی که انتخابات به مرحله دوم رسید، بازارهای بسیاری چشم به نتایج دوختند و بعد از نهایی شدن نتیجه واکنش خاص خود را نشان دادند. بر کسی پوشیده نیست که انتخاب رییس جمهور با توجه به اختیارات اجراییش بر روی اقتصاد ایران تاثیر فراوانی دارد. این تاثیرات برخی کاملا علت و معلولی هستند و برخی روانی. برای مثال وقتی کاندیدایی اعلام کند که می خواهد مبلغی را ماهیانه یا در هر پریود زمانی دیگری به مردم بدهد، انتخاب وی می تواند منتج به تورم (مالیات پنهان) در سیستم پولی کشور شود. و یا کاندیدایی که مخالف بازار آزاد است می تواند سهام داران بورس را وادار به تشکیل صف های فروش بکند. از آقای احمدی نژاد نقل بود که کلا موجودیت بورس را زیر سوال برده بودند و آنرا با قمار مقایسه کرده بودند. البته ایشان بعدا این مساله را تکذیب کردند و مدیری جوان (٢٧ ساله فکر کنم) برای سازمان بورس انتخاب کردند. ولی این تدابیر هم باعث نشد که بازار بورس در آن زمان سقوط نکند و شاهد شاخص زیر ٩٠٠٠ نباشیم.
چندین نتیجه می توان از این مسائل گرفت. اول اینکه ادعای برخی که نمی دانم از چه قماش بخوانمشان مبنی بر اینکه رییس جمهور در ایران "هیچ" اختیاری ندارد مضحک است. این عده صرفا آب به آسیاب برخی می ریزند. دوم اینکه برخی که فکر می کنند رییس جمهور از پیش تعیین شده است و انتخابات و شرکت در آن فایده ای ندارد و یا دسته ای که فکر می کنند چه فلانی چه بهمانی، این ها هم سخت در اشتباهند. بازار های مالی و پولی نسبت به توهمات واکنشش نشان نمی دهند.
مساله دیگر کسانی که فکر می کنند اقتصاد دستور پذیر است و می توان به بازار گفت ارزان شو!‌ در اشتباهند. و آخرین دسته ای که به عقیده من در اشتباهند آنانی هستند که فکر می کنند سکان ریاست جمهوری فلانی یا بهمانی نردبان ترقی آنان خواهد بود. ای کاش مال یتیم بخورند و در دنیایی دیگر آتش به کام گیرند ولی چشم به سرمایه ملت و بیت المال نداشته باشند. وای بر کسانی که حضرت علی بارها گفته است امیدی به رحم خدا نداشته باشند. ای کاش فقط و فقط از خدا می ترسیدیم.
من با در نظر گرفتن تمامی این چیزهایی که در سرم می چرخید و امید به سرافرازی کشورمان ایران در دنیا و رسیدن به جایگاهی بهتر از همیشه، قصد دارم به مهندس میر حسین موسوی رای بدهم.

Comments