قیمت مسکن باید گران شود یا نه؟ رونق بازار مسکن به سود کیست؟

الان فرصت کردم مطلب امروز دنیای اقتصاد درباره مسکن بخوانم (5 بهمن 1394). گفته شده که معاملات مسکن رشد 30 درصدی داشته و این در مرحله پیش رونق هستیم و غیره

 روزنامه دنیای اقتصاد در یکسال گذشته به صورت مداوم در مورد مسکن مطلب نوشته و روح تمام مطالب هم یکسان و به این شکل است که بازار مسکن در حال حرکت به سمت رونق هست، ولی قیمت ها ثابت بوده (و حتی کاهش پیدا کرده اند) و این روند در سال 95 نیز ادامه خواهد داشت.
همه منتظر رونق بازار مسکن هستند. ولی کسی نمی پرسد بعد از رونق آن،
برنده چه قشری خواهند بود؟ مصرف کننده یا سوداگر؟

می توانم بفهمم چرا این روزنامه دم از رونق بازار مسکن می زند (که نه تاییدش می کنم و نه تکذیب!) آنها به خوبی می دانند معتبرترین نشریه اقتصادی ایران هستند و مسکن با تحریک روانی می تواند به تحرک در آمده و معاملاتی چند انجام شود. ولی قطعا دست اندرکاران این روزنامه وزین بهتر از بنده می دانند که گره بازار مسکن در ایران در حال حاضر جایی اساسی تر مخفی شده است: عدم وجود نقدینگی در دست مردم و بهره بانکی بالا
مردم ایران هرگز اعتقاد خود را به نقش سرمایه ای مسکن و ملک از دست نداده و شاید تا دهه ها نیز از دست ندهند. جایگزین سرمایه ای مسکن زمانی می تواند در ایران سر بر بیاورد که حداقل سیستم خرید اعتباری مانند کشورهای غربی کاملا راه اندازی شده و هر کسی که صاحب شغلیست احساس امنیت کند که با هر درآمد ماهیانه ای، می تواند خانه ای در خور شان اجتماعیش داشته باشد.
هنوز در ایران همه هم و غم پدر و مادر جوانان، تامین مسکن آنهاست. برای ازدواج هنوز مسکن بزرگترین مزیت و نبودش بزرگترین معضل است. هنوز اجاره بها بزرگترین بخش درآمد جوانان و خانواده ها را می بلعد.
پس نیازی نیست مردم را نسبت به تقاضا تحریک کرد. تقاضا وجود دارد، به اندازه طبیعی و واقعیش. آنچه که از بین رفته تقاضای سوداگرایانه و سفته بازان است. تقاضایی که جای خالیش را می توانید در حساب های میلیاردی سرمایه داران در بانک هایی که بهره های خوبی به سپرده ها می دهند جستجو کرد.

بگذارید یک مثال دیگر بزنم: بازار اتوموبیل
راکد شد. راکد ماند. در این اثنا کمپین تحریم خودروی صفر راه اندازی شد. واقعیت این بود که مردمی که توانایی خرید یک پراید 20 میلیون تومانی را نداشتند به این کمپین جواب مثبت دادند. همان مردم به محض اینکه وام 60 درصدی را دیدند، تقاضایشان را بالفعل کردند. تقاضا وجود داشت، نقدینگی نبود! 

سال 85 و 86 مسکن رونقی داشت که در مدت کوتاهی قیمت ها چند برابر شد
به عقیده من سیستم بانکی ما به شدت از پول انباشته شده در حسابها فاسد و تنبل شده است. خطر بزرگ این است که سود بانکی را کم نکنیم و کل جامعه از این وضعیت مسموم شود و باور به سرمایه گذاری در صنعت و غیره کلا نابود شود. و همینطور خطر دیگر این است که بهره ها را ناگهان کم کنیم و پول های سرگردان دوباره سر از سفته بازی مسکن در بیاورند. نتیجه این خواهد بود که مجددا خانه با افزایش قیمت چند صد درصدی (مانند بازه زمانی 86-85) مواجه می شود و طبقه فقیر و ضعیف فاصله شان با حداقل های زندگی بیشتر می شود.

مهم ترین کاری که باید برای اقتصاد ایران شود این است که ساختار ذهنی مردم را نسبت به سرمایه گذاری صحیح تغییر داد. با زیرساخت های قانونی بهتر، امنیت سرمایه گذاری در بنگاه های کوچک را بالاتر برد و بازار سرمایه (بورس) را شفاف تر و اعتماد  مردم را به آنها بالا برد.
و از همه بدیهی تر و مهم تر این است که باید اشتغال و تولید و توزیع ثروت به یک اندازه مورد توجه قرار بگیرند. زمانی که مردم ثروت مند تر شوند، و همزمان نسبت به آینده اقتصاد کشور اطمینان بیشتری پیدا کنند، ریسک بالاتری را حاضر به تحمل می شوند. در این حالت سرمایه ها به جای بازار ارز و مسکن سفته گونه، به سمت اشتغال بیشتر و راه اندازی کسب و کار های متنوع و خلاقانه روانه می شود.

Comments