قیمت دلار + مذاکرات اتمی + قیمت جهانی نفت = سرگیجه زندگی پردغدغه ما ایرانی ها

معادله تلخیست. معادله ای که دلیلش معامله ایست که ما ایرانی ها، از صد سال پیش زمانی که طلای سیاه را کشف کردیم با خودمان کردیم. معامله ساده لوحانه ای بود: ما نفت داریم، می فروشیم و اموراتمان را می گذرانیم.
از صد سال پیش تا امروز تغییراتی کرده ایم. آن زمان پول نفت اندک بود و بیشتر می رفت در جیب انگلیس ها (قرارداد دارسی) و مابقی هم در خدمت اوامر ملوکانه ی شاهان قاجار، و اکنون احتمالا سهم بیشتری به اداره حکومت و یارانه ی مردم. تفاوت در یک نفر یا میلیون ها نفر است، شباهت در اینکه نفت دارد خرج هزینه های زندگی مردم می شود.
و این اسفناک است. این همان است که بعد از تحلیل های اقتصادی نامش را می گذارند بیماری هلندی: وابستگی اقتصاد یک جامعه به یک منبع درآمد نشات گرفته از منابع طبیعی و توجه بیش از حد به درآمدهای ارزی ناشی از فروش این منابع.

نروژ هم نفت دارد، چرا بیماری هلندی نمی گیرد؟
دلیل آن ساده است. مردم نروژ سبک زندگیشان و میزان هزینه هایشان از زمان دستیابی به منابع نفت دریای شمال تا کنون هیچ تغییری نکرده است. در حالی که اغلب کشورهای نفت‌خیز دنیا درآمدهای حاصل از فروش نفت خام خود را صرف هزینه‌های جاری می‌کنند، نروژ مشغول پس‌انداز کردن پول حاصل از فروش نفت خام و گاز در یک صندوق مستقل است. نروژی ها به دولت خود اعتماد کرده اند و از این اعتماد هم راضی به نظر می رسند.

حالا اقتصاد ما سالهاست دچار بیماری هلندی است، دچار تحریم های بین المللی هم هستیم، مذاکرات اتمی هم یکی پس از دیگری تمدید می شوند و خبری از توافقی جامع نیست، چه بر سر اقتصاد ما خواهد آمد؟

پیش بینی قیمت دلار
قیمت دلار بی تردید دیگر به سطوح گذشته بازنخواهد گشت. با دلار 3200 تومانی خداحافظی کنید. دلار تا پایان امسال در کانال 3300 تا 3500 نوسان خواهد کرد و سال آینده هم دلار 3500 تومانی کاملا طبیعی به نظر می رسد. چراکه دولت در بودجه ای که با نفت 74 دلاری بسته است نرخ رسمی را 10% افزایش داده است، نتیجتا در بهترین حالات با فرض عدم سقوط بیشتر قیمت نفت، دلار سال آینده از دلار 3250 تومانی میانگین امسال، ده درصدی گران تر خواهد بود.
این به شرط تمام اتفاقات خوب است. مانند یک توافق جامع در تابستان 1394 و شروع تعلیق و حذف تحریم ها.

پیش بینی قیمت نفت
قیمت جهانی نفت تا 66 دلار سقوط کرده است. این رکوردی برای 4 سال گذشته محسوب می شود. دلایل پنجگانه ای برای این سقوط داشته ایم:
  1. تولید روزانه 4 میلیون بشکه ای آمریکا و کاهش 50 درصدی خرید از اپک
  2. بازگشت لیبی به تولید کنندگان نفت
  3. عدم توافق اپک برای کاهش تولید
  4. آینده نه چندان روشن اقتصاد اروپا
  5. بازگشت غول های اقتصادی آسیا به رکود
تصور من این است که این روند کاهش قیمت نفت تا بشکه ای 60 دلار هم می تواند ادامه داشته باشد، ولی کم کم تولید کنندگانی که استخراج نفتشان هزینه زیادی دارد (مانند همان نروژ و آمریکا) از گردونه خارج می شوند، قدرت ایران با بهتر شدن روابط بین المللی اش تحکیم شده و نفوذ سابقش بر اپک را باز می یابد و یک نکته مهم: احتمالا جمهوریخواهان ریاست آمریکا را به عهده خواهند گرفت! اگر رییس جمهور بعدی آمریکا جمهوریخواه باشد، شک نکنید نفت به بالای 80 دلار باز می گردد.

پیش بینی اقتصاد ایران - واردات
متاسفانه... ما همیشه وارد کننده ایم. تنها اتفاقی که افتاده است، دلار گران، کالاهای بنجل چینی را جایگزین کالاهای مرغوب تر (حتی از همان چین) کرده است. اگر درآمد مردم افزایش نیابد، کماکان بازار ایران در جولان کالاهای بی کیفیت چینی و هندی خواهد بود.

صادرات
صادرات محصولات نفتی و پتروشیمی بعد از یک دوره ثبات در قیمت ارز رونق خواهد یافت. (اگر به صادرات محصولات نفتی علاقه مندید به این گروه سری بزنید و در آن عضو شوید) حلقه ای که گم شده است و همه ما در آرزوی یافته شدنش هستیم، صادرات غیرنفتی است. صنایع، توریسم خارجی و خدمات. ایران سال هاست که صادرکننده بهترین نیروی کار متخصص است. اگر به جای آن تخصص را صادر کنیم و خدمات تخصصی، درآمد سرانه کشور می تواند 20 درصد جهش داشته باشد.
توضیح: سالانه از ایران حدود 150 هزار متخصص خارج می شوند، اگر درآمد متوسط خدمات تولید شده توسط این نیروی کار را حدود سالانه 200 میلیون تومان درنظر بگیریم که بسیار پایین است، کل این رقم خواهد شد سالانه حدود 10 میلیارد دلار که با در نظر گرفتن 50% سود برای شرکت های خدماتی، می شود بیست درصد کل بودجه کشور. البته این ها عدد و رقم هستند و هرگز همه اتفاقات خوب با هم نمی افتند. ولی منظور بیان ظرفیت هاست.

پیش بینی بازار مسکن
همانطور که قبلا در ابتدای سال مطلبی درباره بازار مسکن نوشته بودم، بازهم معتقدم تا پایان امسال اتفاقی در بازار رکودی مسکن نخواهد افتاد. سال آینده نیز ابتدا در سایه ابهام توافقات احتمالی قرار خواهد گرفت و حتی در صورت توافق ببینیم چه اتفاقی می افتد:
مشکل بازار مسکن امروز، نبود نقدینگی و اعتماد در میان مردم است. اگر هر دو مشکل حل بشود، بازار از رکود خارج شده و قیمت ها نیز افزایش می یابند.
اعتماد به بازار، بعد از توافق می تواند افزایش یابد، ولی نقدینگی به تورم بستگی دارد. تا زمانی که دلار روند افزایشی دارد، سبد خانوار ایرانی هم گرانتر به دستش می رسد، هزینه های جانبی زندگی نیز هر روز افزایش می یابد، درآمدهای مردم صرف زندگی می شود نه پس انداز. پس نقدینگی صرفا با حصول توافقات هستگی بهبود نمی یابد. مگر موجب افزایش درآمد سرانه مردم و توزیع عادلانه ثروت شود. تا آن روز، مسکن نهایتا همگام با تورم گران خواهد شد.

به امید ایرانی بهتر و آبادتر، و مردمانی شادتر و امیدوارتر

Comments